معنی پایانه مسافربری
حل جدول
ترمینال
پایانه
معادل فارسی ترمینال
ترمینال
پایانه مسافری
ترمینال
پایانه نفتی
لاوان
پایانه شهری
پارکسوار
نوعی هواپیمای مسافربری
بویینگ، ایرباس
نوعی هواپیما مسافربری
بویینگ، ایرباس
هواپیمای مسافربری هلندی
فوکر
فرهنگ فارسی هوشیار
موسسه حمل مسافران، بنگاه مسافربری
لغت نامه دهخدا
مسافربری. [م ُ ف ِ ب َ](حامص مرکب) عمل مسافر بردن. عمل بردن مسافر از نقطه ای به نقطه ای دیگر. || مؤسسه ٔ حمل مسافران. بنگاه مسافربری.
- بنگاه مسافربری، مؤسسه ای که به شغل نقل و انتقال مسافران به نقاط مختلف بپردازد.
فرهنگ معین
فارسی به عربی
محطه طرفیه
فارسی به آلمانی
Verkehrsflugzeug (n)
معادل ابجد
662